همچنان درگیر امتحانات هستیم ، یه خلاصه خبر میدم
خوبیم شکر خدا ، بابا چشماش آب مروارید داشت و عمل کرد و شکر خدا خوبه ، یه شب بعد از عمل رفتم بهشون سر زدیم .
امروز آندیا امتحان جمله نویسی داره و فردا قران و پس فردا ریاضی ، زبان ها هم که خودشون امتحان جداگانه دارند.
دیروز با چند تا از دوستان رفتیم کلبه ، زمستون که هوا سرد و بارونه و جایی نمیشه رفت ، یا باید بریم شهربازی های سرپوشیده یا رستوران و کافی شاپ و …. ، جمع خوبی بود و خوش گذشت به هممون
اینم عکس کوچولو های جمع :
2 comments
مهرنوش
دی ۲۶, ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۲ بعد از ظهر (UTC 3.5) Link to this comment
لاله جون سلام
چه دختر ماهی
چه خانمی شده
خدا حفظش کنه
دلم تنگ شده لاله جون واست
Laleh
دی ۲۷, ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۵ قبل از ظهر (UTC 3.5) Link to this comment
مهرنوش جونم سلام ، فکر نمی کردم هنوز اینجا رو بخونی ، مرسی عزیزم به یاد ما هستی ، منم دلم تنگ شده برات ، ایشالله هر جا هستی خوش و سلامت باشی عزیزم